مرگ نازلی [English translation]
مرگ نازلی [English translation]
نازلی!
بهار خنده زد و ارغوان شکفت
در خانه زیر پنجره گل داد یاس پیر
دست از گمان بدار
با مرگ نحس پنجه میفکن
بودن به از نبود شدن
خاصه در بهار
نازلی سخن نگفت
سرافراز
دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت
نازلی سخن نگفت
نازلی سخن بگو!
مرغ سکوت جوجهء مرگی فجیع را
در آشیان به بیضه نشسته است
نازلی سخن نگفت
چو خورشید
از تیرگی برآمد و در خون نشست و رفت
نازلی سخن نگفت
نازلی ستاره بود
یک دم در این ظلام درخشید و جست و رفت
نازلی بنفشه بود
گل داد و مژده داد
زمستان شکست و رفت
- Artist:Shahin Najafi
See more