گریه [Gerye] [English translation]
گریه [Gerye] [English translation]
نباید گریه میکردم که عشقو بیاثر میکرد
همین حال بدم از تو منو هی دورتر میکرد
نباید گریه میکردم که این آرامشم باشه
که حتی دونههای اشک توی آرایشم باشه
نه با دلگیری و نه غم، نه با غصه نه با سردی
ازت میخوام به این خونه مثل یه مرد برگردی
نه با دلگیری و نه غم، نه با غصه نه با سردی
ازت میخوام به این خونه مثل یه مرد برگردی
ولی روزای دلسردم که حالا ترکشون کردم
واسه برگشتنت حتی نباید گریه میکردم
چه روزایی تو قابِ عکس نگاهت رو بغل کردم
تمام مشکلاتم رو کنارِ گریه حل کردم
نه با دلگیری و نه غم، نه با غصه نه با سردی
ازت میخوام به این خونه مثل یه مرد برگردی
نه با دلگیری و نه غم، نه با غصه نه با سردی
ازت میخوام به این خونه مثل یه مرد برگردی
- Artist:Baran
See more