Karambol [Persian translation]
Karambol [Persian translation]
به اندازه نفسی به تو نزدیکم
دستم را بگیر و به سوی خود بکش مرا
آمدم تا از آن تو باشم
سرمستم کن
دستکش هایم را پوشیده و آماده ام
آیا در این دنیای دیوانه، عاقلی را گزیده ای؟
آخرین دعایت را بکن و چشمانت را ببند
تیر من خطا ندارد
در این شهر بی سر و ته
این آخرین گزش دندان تقدیر است
آه، گازم گرفته و می خندد
این دیوارهای بی شرم بر رویم فرود می آیند
این بازی یک بازی کاروم است
مشتی به سرخی قلبم استی تو
یک (بوسه) از راست و یکی از چپ، پشت سایه ها
و حالا
تونل وحشت و جزر و مد (اشاره به حرکات زبان در بوسه)
خنجر را تا ته فرو می کنم
یقه ات را رها نخواهم کرد
تا وقتی این بوسه ها درد مرا تسکین نداده باشند
(گویی موجودی) خیالی هستی زیر چترم
آنقدر خونت را (از شدت بوسه) خواهم ریخت تا به التماس بیوفتی
- Artist:Yasemin Mori
See more