Kupa Kızı ve Sinek Valesi [Persian translation]
Kupa Kızı ve Sinek Valesi [Persian translation]
قسمت ِ هم بودیم درفال ِ ورق
او بیبی ِ زیبای ِ دل1
من سرباز ِ [جوان ِ] گشنیز2
در همان پنجشنبه، در نیمهٔ شب
برخوردم به او روی پل
گفتمَش «گریه نکن»، اما گریست او
درهمان حالِ پایین رفتن از کنار نردهها
گفتمَش [فقط] خیسشده مویَت
یا که آببرده زندگیَت را؟
شکست و درد و رنج است همیشه زندگی؟
غرقشدهای در اندیشهها
یا خستهای از پرسشها؟
پاییزِ [سرخوردگی] نمیرود از آن چشمها؟
دانهٔبرف باش بنشین بر نوک ِ زبانَم
دانهٔبرف باش آب شو دردهانَم
لباسَش را که درمیآورد خیس ِآب بود
آغازکرد لمس ِ تنَم را
یافت یاختههای حیاتَم را
بر پوست ِ کمی زبرم
خوشبودم، خوابید، دربرگرفتمَش به هذیان
[هذیانِ] نامهایی ناآشنا، خفته به کنارم عریان
مغرور به خود در خیالَم، میگفتم میدانم
عجیب است، باید ایمان آوریم به فال ِ ورق
میشوم بیدار، خیره به واژههای روی ِ بخار ِروی ِ پنجره
نوشته به سرانگشتی از رویا، میگویند
«تو را خدا نگهدار»
1. در فالورق بیبی ِ دل نشانهٔ زنی خوشطینت و احتمالا با ظاهر میانسال است.2. در فال ورق سرباز گشنیز نشانهٔ جوانی موسیاه و پرحرارت، مهربان و بازیگوش است.
- Artist:Teoman
- Album:Teoman (1996)