یک شب آتش در نِیِستان فتاد [Yek Shab Aatash Dar Nayestaani Fotaad] lyrics
یک شب آتش در نِیِستان فتاد [Yek Shab Aatash Dar Nayestaani Fotaad] lyrics
یک شب آتش در نیستانی فتاد
یک شب آتش در نیستانی فتاد
سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد
سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد
شعله تا سرگرم کار خویش شد
شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نیای شمع مزار خویش شد
هر نیای شمع مزار خویش شد
شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نی ای شمع مزار خویش شد
هر نی ای شمع مزار خویش شد
نی به آتش گفت
نی به آتش گفت کاین آشوب چیست؟
مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟
گفت آتش بیسبب نفروختم
گفت آتش بیسبب نفروختم
دعوی بیمعنیات را سوختم
گفت آتش بیسبب نفروختم
گفت آتش بیسبب نفروختم
دعوی بیمعنیات را سوختم
سوختم
زانکه میگفتی نی ام با صد نمود
زانکه میگفتی نی ام با صد نمود
همچنان در بند خود بودی که بود
همچنان در بند خود بودی که بود
که بود
مرد را دردی اگر باشد خوش است
آی ها ها ها ها ها های
درد بیدردی علاجش آتش است
درد بیدردی علاجش آتش است
آتش است
سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد
سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد
- Artist:Shahram Nazeri