Voyage, voyage [Persian translation]
Voyage, voyage [Persian translation]
بالاتر از آتشفشان هاي كهنه
بال هايت را زير فرشي از ابر بلغزان
سفر كن، سفر كن، ابدي
از ابر به باتلاق
از باد هاي اسپانيا به باران هاي اكوادور
سفر كن، سفر كن، در ارتفاع ها پرواز كن
بالاتر از شهر هاي پايتخت، فكر هاي كشنده
به اقيانوس نگاه كن
سفر كن، سفر كن، فرا تر از روز و شب
سفر كن، به جاهايي كه عشق نشنيده
سفر كن، سفر كنف روي آب هاي مقدس يك رود هندي
سفر كن، و هرگز بر نگرد
روي رود گنگ يا رود آمازون
در ميان سياه پوست ها، شيخ ها و زرد پوست ها
سفر كن، سفر كن، بين همه ي ملل
روي تپه هاي شني صحراي بزرگ آفريقا
به جزاير فوجي و فيجياما
سفر كن، سفر كن، نايست
بالاتر از باربل(نام مكاني)، به قلب هاي بمباران شده
به اقيانوس نگاه كن
سفر كن، سفر كن، فرا تر از روز و شب
سفر كن، به جاهايي كه عشق نشنيده
سفر كن، سفر كنف روي آب هاي مقدس يك رود هندي
سفر كن، و هرگز بر نگرد
بالاتر از شهر هاي پايتخت، فكر هاي كشنده
به اقيانوس نگاه كن
سفر كن، سفر كن، فرا تر از روز و شب
سفر كن، به جاهايي كه عشق نشنيده
سفر كن، سفر كنف روي آب هاي مقدس يك رود هندي
سفر كن، سفر كن
- Artist:Desireless
- Album:François (1989)