Nothing to Fear [Persian translation]
Nothing to Fear [Persian translation]
من گرماي تو را در زمزمه هاي غبارآلود حس ميكنم
باد در اطراف ماه تو سرد است
نگهداشتن فاصله اي كه داريم، دارد سخت مي شود
من مي دانم كه زمان تو دارد به زودي فرا مي رسد
روياهايت را در افق من قرار نده
گل رز خود را خيلي دور از خانه نبر
لطفا فراموش نكن كه ما جاي يكديگر نيستيم
هر روحي خارهاي تيره خود را دارد
تو را ميبينم كه مي رقصي
آوازت روشن است
تو بايد به من نشان دهي، بايد كه نشان دهي
كه چيزي براي ترسيدن نيست
هيچ چيز براي ترسيدن نيست
من عزيزان خود را دارم و تو عزيزان خودت را
پس بگذار كه با دقت به جشن نگاه كنيم
با نام خدا بگذار با يكديگر بخوريم
با نام خدا بگذار به آرامش برسيم
نگاه كن كه كودكانمان چگونه با يكديگر بازي مي كنند
هنگامي كه من و تو تنها ايستاده ايم
مي دانم كه ما هيچ گاه به جاي يكديگر نخواهيم بود
اگر من تو را ترك كنم، تو هم من را تنها مي گذاري
تو را ميبينم كه مي رقصي
آوازت روشن است
تو بايد به من نشان دهي، بايد كه نشان دهي
كه چيزي براي ترسيدن نيست
هيچ چيز براي ترسيدن نيست
- Artist:Chris Rea