Historia de un amor [Persian translation]
Historia de un amor [Persian translation]
عزیزم دیگه منو نمیخواهی
و من در روحم فقط تنهایی را انباشت کرده ام
و اگر بتونم دوباره ببینمت
چرا خدا منو عاشق تو کرد؟
تا زجر بکشم؟
همیشه دلیل زنده بودنم بودی
عبادت تو مذهب من بود
و در بوسههای تو میتونستم حس کنم
گرمایی را که به من میدادی
عشق و خواستنی که به من میدادی
این داستان یک عشقه
که هرگز تکرار نخواهد شد
و این تجربه به من یاد داد که
بعضی وقتا عشق میگیره و بعضی وقتا نمیگیره
عشقت به زندگیم روشنایی آورد
برای ترک کردنم گفت: دوباره بر میگردم [رهام کرد و رفت]
افسوس، زندگیام چه تاریک شده
بدون عشقت نمیتونم زنده بمونم
عزیزم دیگه منو نمیخواهی
و من در روحم فقط تنهایی را انباشت کرده ام
و اگر بتونم دوباره ببینمت
چرا خدا منو عاشق تو کرد؟
تا زجر بکشم؟
این داستان یک عشقه
که هرگز تکرار نخواهد شد
و این تجربه به من یاد داد که
بعضی وقتا میگیره و بعضی وقتا نمیگیره
عشقت به زندگیم روشنایی آورد
برای ترک کردنم گفت: دوباره بر میگردم [رهام کرد و رفت]
افسوس، زندگیام چه تاریک شده
بدون عشقت نمیتونم زنده بمونم
عزیزم دیگه منو نمیخواهی
و من در روحم فقط تنهایی را انباشت کرده ام
و اگر بتونم دوباره ببینمت
چرا خدا منو عاشق تو کرد؟
تا بیشتر زجر بکشم؟ ... بیشتر زجر بکشم؟ ... بیشتر زجر بکشم؟
- Artist:Ana Gabriel
- Album:Eternamente