Un ramito de violetas [Persian translation]
Un ramito de violetas [Persian translation]
در عروسی اش شاد بود
گرچه داماد شریر بود
چونکه مرد به لطافت او نبود
و زن نالان محبتی که هیچ وقت نخواهد دید
و حالا سه سال شده
که او نامه های ناشناسی می گیرد
نامه های پر از غزل
که شادی را به او بر می گرداند
که بود آنکه برایت غزل گفت دختر، که بود
که در بهار گل بارانت کرد
که بود که در نیمه پاییز
آغوشی از بنفشه برایت فرستاد
بعضی وقت ها به رویا می رود و فکر می کند
که آن ناشناس، چگونه با او به احترام رفتار می کند
که می تواند مردی با موهای خاکستری باشد
که لبخندی جانانه و دستانی پر شفقت دارد
که می تواند او را از سکوت نجات دهد
کیست معشوق پنهان اش
اما زن هیچ نمی داند
شوهرش را نگاه می کند و سکوت می کند
که بود آنکه برایت غزل گفت دختر، که بود
که در بهار گل بارانت کرد
که بود که در نیمه پاییز
آغوشی از بنفشه برایت فرستاد
و حالا هر عصر که مردش بر می گردد
خسته از کار، به گوشه ای می خزد و پنهانی زن را نگاه می کند
مرد هیچ نمی گوید
چونکه حقیقت را می داند
زن بی منت شاد است
چون شوهرش سراینده غزل های ناشناس است
اوست که معشوق مرموز است، عشق مرموز است
اما زن هیچ نمی داند
شوهرش را نگاه می کند و به سکوت می رود
- Artist:Natalia Oreiro
- Album:Tu veneno (2000)