Un jour au mauvais endroit [Persian translation]

.

اشیرول ،در مرکز جنوب

گرنوبل

اسمم سوفیانسه، بیست سالمه

کوین رفیقمه، ما جدا نشدنی هستیم

کار میکنم، زندگی ساده و بدون تجملاتی دارم

.

شب در محلهٔ ویلنوو

برادران بزرگ و بچهها

در زمین های فوتبال و بکس

چه کسی اشتباه کرد

حق با کسیه که زور داره

برای چپ چپ نگاه کردن

من مردم

.

.

تو، برادر من به من بگو که چرا

زندگی بدون من ادامه داد

به من بگو که چرا اونجا بودم

یک روز در یک جای اشتباه

کافه ها، سینما ها

دیگه بهشون بر نمیگردم

اونجا زندگی من متوقف شد

یک روز در جایی اشتباه

.

خشونت زندگی کودکی من رو نابود کرد

من موجودیت و احساسات خودم رو گم کردم

توی گذرگاه های پارک ماریس توره

به جوونی من خنجر زدن

.

.

چه کسی جنگ رو به محله های ما آورد؟

رها شدگی، خستگی، تلوزیون

چاقو برای مبارزه توی دست بچهها

برای چپ چپ نگاه کردن

این پایانه

.

تو، برادر من به من بگو که چرا

زندگی بدون من ادامه داد

به من بگو که چرا اونجا بودم

یک روز در یک جای اشتباه

کافه ها، سینما ها

دیگه بهشون بر نمیگردم

اونجا زندگی من متوقف شد

یک روز در جایی اشتباه

.

.

و این دلیلیه که اونها اونجا بودن

یک روز در مکانی اشتباه (بد)

چه جای دیگه ای؟ اینجا یا آنجا

برای برادرانمون دیگه هرگز نه

دیگه هرگز، دیگه هرگز، دیگه هرگز *اتفاق نمی افته*

×3

دیگه هرگز، دیگه هرگز، دیگه هرگز *اتفاق نمی افته*

برای برادرهامون دیگه نه

دیگه هرگز، دیگه هرگز، دیگه هرگز *اتفاق نمی افته*

×3

دیگه هرگز، دیگه هرگز، دیگه هرگز *اتفاق نمی افته*

نه برای برادرهامون دیگه نه

دیگه هرگز، دیگه هرگز، دیگه هرگز *اتفاق نمی افته*

×3

دیگه هرگز، دیگه هرگز، دیگه هرگز *اتفاق نمی افته*

• Artist:Calogero
• Album:Les feux d'artifice (2014)