From souvenirs to souvenirs [Persian translation]
From souvenirs to souvenirs [Persian translation]
یک اتاق مملو از تنهایی و یک صندلی خالی
یک روز غیر قابل تحمل دیگر؛
چیزهای پیرامونام مرا به یادِ
گذشته میاندازد و اینکه چه با ما کرد
خاطره به خاطره دارم زندگی میکنم
با روزهای رفته آنگاه که قلبهایمان سرشار از بخشش بود؛
خاطره به خاطره دارم زندگی میکنم
با رویاهایی که تو بجا گذاشتی
و همچنان و پیوسته به آنها فکر میکنم
هرگز کسی مثل تو در زندگیام نخواهد آمد؛
هیچکس شریک دنیایی که با هم خلق کرده بودیم نخواهد شد؛
و حالا که تنهایی جای تو را گرفته است
چشمانام را میبندم و چهرهات را در نظر میآورم
- Artist:Demis Roussos
See more