Et s'il fallait le faire [Persian translation]
Et s'il fallait le faire [Persian translation]
اگر نیازی به انجامش بود
من زمین را از گردش می انداختم
نور را می کشتم
تا تو در خواب بمانی
اگر لازم بود برای خوشنودیت
جهت حرکت بادها را تغییر می دادم
در یک بیابان خالی از حیات
دریایی کشف می کردم
جلوی بارش باران را می گرفتم
تا آخر زندگی
به سمت ما بازنگردد
اگر لازم بود برای خوشنودیت
تمام شب به تو گوش می دادم
وقتی که از عشق حرف می زدی
من هم به حرف می آمدم
تا توهمچنان در اعماق چشمانم بنگری
تا باز هم در آنها
بزرگترین آتش دنیا را ببینی.
تا دستانت را بر روی تنم
و هر جایی که می خواهند باشند حس کنم
و اگر روزی از اینجا می رفتی
منم به دنبالت می آمدم، اگر می توانستم...
اگر نیازی به انجام دادنش بود
من زمستان را با وزش های نیرومند بهاری
و صبحگاهان روشن و طولانی
دفع می کردم
اگر نیازی به انجامش بود
من زمان را از حرکت می انداختم
تا تمام حرفهای دیروزت
اکنون برایم به جا می ماند
تا باز هم در آبی چشمانت می نگریستم
تا باز هم دو دستت
در میان گیسوانم گم می شد
همه چیز را بهتر می کردم
اگر بیش از اندازه بود یا بقدر کافی نبود
همیشه تمام اشتباهات را به گردن می گرفتم
اگر تو اینطور می خواستی
و دلم می خواست همه چیز را ببخشم
اگر فقط تو به آن باور داشتی
تا آن زمان که چیزی نمی بودم
جز سایه شبهایت
تا آن زمان که چیزی نمی بودم
جز سایه ای در جستجوی تو
اگر نیازی به انجامش بود....
- Artist:Patricia Kaas