Tanto [Persian translation]
Tanto [Persian translation]
مرا بیاموز تا به آرامی لمست کنم
می خواهم فراگیرم دوست داشتنت را ، دگرباره
نجوا کنم در گوش هایت ، که می توانم
اگر بخواهی ، لحظه ای بگذارمت
به بوسه هایم ، تنم ، و آتش درونم بیندیشی
که من انتظارمی کشم هر اندازه که طول کشد ، زیرا براین باورم که مدیون ام تو را ، بسیار
اکنون که تنها مانده ام
می بینم به تو مدیونم بسی و بسیارمتاسفم
اکنون ، بی تو تاب نخواهم آورد ، هیچ راهی برای ادامه وجود ندارد
اینچنین ...
به بازی غایب موشک میرویم
یکدگر را می بوسیم اگر ناگاه دیدیم یکدگر را
مرا برهنه می کنی ، و سپس خواهیم دید یکدگر را
ما زمان را از زمان به سرقت می بریم
همانطور که دستانت را می فشارم
به سختی باور دارم این را ، که هنوز تو نرفته ای
در لبانت آب می شوم
همانگونه که آب میشوند انگشتانم بر روی پیانو
اکنون که تنها مانده ام
می بینم به تو مدیونم بسی و بسیارمتاسفم
اکنون ، بی تو تاب نخواهم آورد ، هیچ راهی برای ادامه وجود ندارد
اینچنین ...
.
تو، به من آموختی که چگونه صادق باشم
بدون ترس از آنچه فکرمی کنم ، از دروغ دوری کنم
تو، تو همیشه برای من حاضربوده ای
وقتی دیگران که وعده های بسیاری داده بودند، رفته بودند
تو، به من آموختی که چگونه صادق باشم
بدون ترس از آنچه فکرمی کنم ، از دروغ دوری کنم
تو، تو همیشه برای من حاضربوده ای
وقتی دیگران که وعده های بسیاری داده بودند، رفته بودند
اکنون که تنها مانده ام
می بینم به تو مدیونم بسی و بسیارمتاسفم
اکنون ، بی تو تاب نخواهم آورد ، هیچ راهی برای ادامه وجود ندارد
اینچنین ، اینچنین ، اینچنین ، اینچنین ، اینچنین ، اینچنین ...
- Artist:Pablo Alborán
- Album:Tanto (2012)