تنهایی [Tanhaayi] lyrics
تنهایی [Tanhaayi] lyrics
از روزی که تو رفتی پریده رنگ شادی
اما خورشید میتابه مثل یه روز عادی
چطور هنوز پرنده داره هوای پرواز
چطور هنوز قناری سر میده بانگ آواز
مگر خبر ندارن تو رفتی از کنارم
چرا بهت نگفتن بی تو چه حالی دارم
به چشم خسته من آسمون از سنگ شده
لعنت به این تنهایی دلم برات تنگ شده
آفتاب نشسته روی گلهای سرخ قالی
خیال تو کنارم تو این اطاق خالی
عطر تنت پیچیده توی اطاق خوابم
با تو چه جون گرفته ترانه های نابم
از تو هزار تا قصه چه جاودانه ساختم
قلب پر از غرور رو چه بی بهانه باختم
به چشم خسته من آسمون از سنگ شده
لعنت به این تنهایی دلم برات تنگ شده
شب خوش با یاد عشقت از خود بیخود نشستم
صد بار ازت بریدم صد بار ازت شکستم
اسمت به روی لبهام توی ترانه هامه
بغض گرفته عشق تو غربت صدامه
قلب پر از سکوتم دلتنگ از این جدایی
بی تو ببین چه سرده تابستون تنهایی
به چشم خسته من آسمون از سنگ شده
لعنت به این تنهایی دلم برات تنگ شده
به چشم خسته من آسمون از سنگ شده
لعنت به این تنهایی دلم برات تنگ شده
به چشم خسته من آسمون از سنگ شده
لعنت به این تنهایی دلم برات تنگ شده
- Artist:Andy