Summer Wine [Persian translation]

توت فرنگی ها، گیلاس ها و بوسه ی یک فرشته در بهار

شراب تابستونی من واقعا" از همه ی اینا درست شده

توی شهر قدم می زدم با مهمیزهای نقره ای

که جرینگ جرینگ صدا میدادن

با ریتم آهنگی که فقط واسه چند نفر خونده بودمش

او مهمیزهای نقره ای مو دید و گفت بیا یه کم وقت بگذرونیم

و من بهت شراب تابستونی میدم

اوه ه-اوه، شراب تابستونی

توت فرنگی ها، گیلاس ها و بوسه ی یک فرشته در بهار

شراب تابستونی من واقعا" از همه ی اینا درست شده

مهمیز نقره ای تو در بیار و کمک کن وقتمو بگذرونم

و بهت شراب تابستونی میدم

اوه، شراب تابستونی

اوه ه-اوه شراب تابستونی

چشام سنگین شدن و نمی تونستم حرف بزنم

سعی کردم بلند شم ولی نتونستم روی پاهام وایستم

او به طرز عجیبی بهم دلگرمی داد

و بعدش شراب تابستونی بیشتری بهم داد

اوه ه-اوه، شراب تابستونی

توت فرنگی ها، گیلاس ها و بوسه ی یک فرشته در بهار

شراب تابستونی من واقعا" از همه ی اینا درست شده

مهمیزهای نقره ای تو در بیار و کمک کن وقتمو بگذرونم

و من بهت شراب تابستونی میدادم

شراب تابستونی

اوه ه-اوه، شراب تابستونی

وقتی بیدار شدم آفتاب داشت چشامو میزد

مهمیزهای نقره ایم نبودن و سرم به شدت درد میکرد

او مهمیزهای نقره ای با یه دلار و یه ده سنتی رو ازم دزدیده بود

و منو با میل بیشتر برای شراب تابستونی تنها گذاشت

اوه ه-اوه، شراب تابستونی

توت فرنگی ها، گیلاس ها و بوسه ی یک فرشته در بهار

شراب تابستونی من واقعا" از همه ی اینا درست شده

مهمیزهای نقره ای تو در بیار و کمک کن وقتمو بگذرونم

و من بهت شراب تابستونی میدم

اوه ه-اوه، شراب تابستونی

• Artist:Ville Valo