Les plaisirs démodés [Persian translation]
Les plaisirs démodés [Persian translation]
خودمونو وسط سر و صدای آشنای کلاب شبانه
با اون رسم و رسوم عجیب و غریب و خلسه آور
و صندلی های ناراحتش پیدا می کنیم
آخرین صفحه ی پاپ زده به سیم آخر
جاییه که با آدم های همسن و سالمون آشنا میشیم
تو تو لباس هندی و من عینهو مائو
انگاری که فرسنگ ها از اون زمان دور شدیم
وقتی که می رقصیدیم وسط دود و دمی که می شد با کارد نصفش کرد
بیا برقصیم من و تو با لذت های از مد افتاده
قلب من پیش روی قلب تو بی خیال تپش های خارج از پرده
می خوام تنم تو تن تو غرق بشه
بیا برقصیم چهره به چهره
بیا این پایین تو جمعیت، تو حبابی از سر و صدا
که انگاری هیچکی رو زمین نیست غیر ما
بیا پرواز کنیم با چشم های نیمه خمار تا نصفه شب نشده
بیا برقصیم چهره به چهره
وسط سالن منظره غریبی بپاست
رقاص ها مست اند و موسیقی به جاست
انگاری که به ضرب خدایی باستانی نماز می برن
ضرب به روزی که مال قدیم قدیم هاست
غریبه اند ولی دارن با هم می رقصن
زوج ها طوری وارد می شن که انگاری اینجا
موسیقی و عشق با هم نمی سازن
وسط این تاریکی که راست کار عاشقاست
- Artist:Charles Aznavour