Breaking the Habit [Persian translation]
Breaking the Habit [Persian translation]
خاطرات از پا درم میارن، مثل باز شدن زخمها
دارم دوباره خودمو تیکه تیکه میکنم
شما همگی وانمود میکنید
که من اینجا تو اتاقم جام امنه
مگر اینکه بخوام دوباره تلاش کنم
من نمیخوام اونی باشم که جنگ و دعوا سراغش میاد
چون تو اعماق وجودم میدونم که اونی که [در نهایت] گیج میشه منم
من نمیدونم چی ارزش جنگیدن داره
یا چرا باید فریاد بکشم
نمیدونم چرا برانگیخته میشم
و چیزی رو میگم که منظورم نیست
نمیدونم چرا اینجوری شدم
میدونم که اینطوری خوب نیست
دارم همین امشب این عادتو میذارم کنار
به راه علاجم میچسبم
درو محکم قفل میکنم
دوباره سعی میکنم نفس بگیرم
بیشتر از هر موقع دیگهای اذیت میشم
دیگه گزینهای برام نمونده
من نمیخوام اونی باشم که جنگ و دعوا به سراغش میاد
چون تو اعماق وجودم میدونم که اونی که [در نهایت] گیج میشه منم
من نمیدونم چی ارزش جنگیدن داره
یا چرا باید فریاد بکشم
نمیدونم چرا برانگیخته میشم
و چیزی رو میگم که منظورم نیست
نمیدونم چرا اینجوری شدم
میدونم که اینطوری خوب نیست
همین امشب این عادتو میذارم کنار
روی دیوارا میکِشمش
چون من اونیم که تقصیرکاره
دیگه نمیجنگم
...واینجوری به پایان میرسه
من نمیدونم چی ارزش جنگیدن داره
و یا چرا باید فریاد بکشم
اما حالا یه سری شفافسازی دارم که بهت نشون میده منظورم چیه
نمیدونم چرا اینجوری شدم
دیگه هیچوقت حالم خوب نمیشه
پس این عادتو میذارم کنار
این عادتو میذارم کنار
همین امشب این عادتو میذارم کنار
- Artist:Linkin Park
- Album:Meteora