Bratříčku, zavírej vrátka [Persian translation]
Bratříčku, zavírej vrátka [Persian translation]
برادر کوچولو ، گریه نکن، آنها ترسناک نیستند
امروز بهقدری بزرگ شدهای که بدانی آنها فقط سربازانیاند
که با زرههای آهنی به میدان آمدهاند
با قطره اشکی در گوشهی چشمهامان، من و برادرم بهم خیره شدیم
گفتم: کنارم بنشین برادر که ترس من تنها از بابت توست
در جادههای هزار پیچ، ای برادر من، با چکمههای کوچک
بیرون هوا بارانیست و اینجا در درون خانه تاریک
امشب کوتاهترینِ شبها نخواهد بود
گرگها برای بره دندان تیز کردهاند
در را بستهای برادر؟
برادر کوچولو ، گریه نکن، اشکهایت را بر باد نده
و با فحش و نفرین به آنها تنها خود را خسته میکنی
و مرا مقصر ندان اگر پیروز نشدیم
این ترانه را از بر کن که دشوار نیست
به من تکیه کن، برادر، مسیر هموار نیست
ما قدم در راهی بیبازگشت نهادهایم
بیرون هوا بارانیست و اینجا در درون خانه تاریک
امشب کوتاهترینِ شبها نخواهد بود
گرگها برای بره دندان تیز کردهاند
برادر کوچولو، در را ببند، در را ببند
- Artist:Karel Kryl
- Album:Bratříčku, zavírej vrátka