بازگشت [Bazgasht] [English translation]
بازگشت [Bazgasht] [English translation]
از دیار خود سفر کردم
تا مگر بگریزم از غمها
بر همه دنیا گذر کردم
تا بجویم بخت خود را
گفتم این رنج سفر شاید
از دلم غمها برون ریزد
یاد هجر و بیوفاییها
زین سفر از دل گریزد
ای دریغ آنجا ندیدم من
جز افقهای مهآلودی
هرگز از ساز وفا آنجا
برنمیآمد سرودی
یک نگاه مهربان آنجا
بر نگاه من نمیافتاد
دل در آنجا هم نشد شاد
آمدم همچون پرستوها
تا بسازم آشیانم را
در همین خاک طربزا
بار دیگر در آن خوانم
نغمههای عشق و رویا
ای دریغ آنجا ندیدم من
جز افقهای مهآلودی
هرگز از ساز وفا آنجا
برنمیآمد سرودی
یک نگاه مهربان آنجا
بر نگاه من نمیافتاد
دل در آنجا هم نشد شاد
آمدم همچون پرستوها
تا بسازم آشیانم را
در همین خاک طربزا
بار دیگر در آن خوانم
نغمههای عشق و رویا
- Artist:Vigen
- Album:40 Golden Hits of Viguen
See more