Away [Persian translation]
Away [Persian translation]
بیرون ، بیرون ، اوه آره بیرون ، بیرون
این حسی است شبیه به سردترین روز در یک طوفان
( وقتیکه ) از میان یک پنجره ی شیشه ای ( به بیرون ) نگاه میکنی
و تو از اعماق ریه هایت فریاد میزنی
و زنگ ها به صدا در می آیند و ( اما ) جمعیت صدای تو را نمی شنوند
و همه ی آن چیزی که من می توانم ببینم یک ساختمان سوخته است
من فقط باید بچه ام را نجات بدهم اما تو حتی من را نمی شناسی
و حتی اگر چه این حس در ما از بین رفته است
من فقط میخواهم تکه های کوچک باقیمانده را جمع کنم
من به مسیرم ادامه میدهم ، دود از این هواپیما ( سوخته ) بلند می شود
و تنها کسی که میتواند مرا نجات دهد تو هستی
اما تو میخواهی مرا ( از زندگی خود ) بیرون کنی ، بیرون ، بیرون ، بیرون
اوه چرا ؟ من میخواهم بدانم
من میخواهم بدانم که چرا تو میخواهی مرا از زندگی خود بیرون کنی ، بیرون ، بیرون ، بیرون
اوه چرا ؟
من باید بدانم که چرا میخواهی مرا از زندگی خود بیرون کنی
تو عادت داشتی از من بپرسی که چرا من اینقدر در عشق شکاک بودم
دختر واضح بگویم شرایط تغییر میکند
و من دلیل روشنی برای آن ندارم
تو شروع کردی تا با رویاهایت زندگی کنی
و قبل از اینکه تو بدانی آنجا دری وجود دارد که باز است
و لحظه ای که تو قدم در آن بگذاری بسته میشود
ممکن است که کسی دیگر ( در زندگی تو ) باشد یا شرایطی جدید که تو نمیتوانی کمکی بکنی
اوه عشقم ، اوه عشقم ، اوه عشقم
اوه عشقم شرایط آن گونه ای نیست که همیشه بود
من با آغوش باز با ترس هایم روبه رو شدم
اگرچه تو گفتی که هیچگاه ترکم نمیکنی
اما عزیزم تو مرا دور انداختی
درست است که ما گفتیم که دیگر با هم نخواهیم بود
پس چرا این اتفاقات برای من می افتد ، راهی نیست ، راهی نیست ، راهی نیست
- Artist:Enrique Iglesias
- Album:Greatest Hits [2008]