A flor de piel [Persian translation]
A flor de piel [Persian translation]
به خاطر اون عشقی که تو بهم میدی
به خاطر اینجوری بودن نه جور دیگه ای
به خاطر اینکه عشقت به من حقیقیه
به خاطر اینکه همیشه تو رو
بی نهایت نزدیک به خودم حس کرد
به خاطر چیزای کوچیکی که
یه زندگیو می سازن
به خاطر اون ریزه کاریات که
تمام روزام باهاشون شروع می شه
به خاطر اون سکوت جاودانه ای که تو
باهاش تمام عصبانیتمو به آرامش تبدیل می کنی
به خاطر اینا و خیلی چیزای دیگه
دیگه هرگز یه چنین عشقی رو پیدا نمی کنم
به خاطر اینا و خیلی چیزای دیگه
چقدر نبودنت سخته
به خاطر اون عشقی که تو بهم میدی
به خاطر اینجوری بودن نه جور دیگه ای
به خاطر اینکه عشقت به من حقیقیه
به خاطر اینکه همیشه تو رو
بی نهایت نزدیک به خودم حس کرد
می دونم گاهی به خاطر چیزای احمقانه بحث می کنیم
برای چیزای بی اهمیتی
که تقریبا همیشه تقصیر منه
و بعدش بی اینکه بفهمیم
تو یه لحظه همش فراموش می شه
به خاطر اینا و خیلی چیزای دیگه
دیگه هرگز یه چنین عشقی رو پیدا نمی کنم
به خاطر اینا و خیلی چیزای دیگه
چقدر نبودنت سخته
به خاطر اینکه با هم گریه کردیم
و شادیامونو با هم تقسیم کردیم
به خاطر اینکه ما زمانو درست تو لحظه ای که
تو مال من بودی متوقف کردیم
به خاطر خیلی چیزایی که یه زندگی رو می سازن
به خاطر اینا و خیلی چیزای دیگه
دیگه هرگز یه چنین عشقی رو پیدا نمی کنم
به خاطر اینا و خیلی چیزای دیگه
چقدر نبودنت سخته
- Artist:Julio Iglesias
- Album:A flor de piel (1974)