شهر خاکستری [Shahre Khaakestari] lyrics
شهر خاکستری [Shahre Khaakestari] lyrics
رقصای آخر برگ بیجون
کندن از شاخهی ناامیدی
رد شدی له شدم زیر پاهات
دیر به داد دل من رسیدی
مزهی شادی از زندگیم رفت
بس که چشمانتظار تو بودم
شادی هم شادیای قدیمی، مث وقتی کنار تو بودم
مثل بوی نم و برگ پاییز که تو دلم بی تو جایی نداره
عاشق ابر و بارونم، اما بی تو بارون صفایی نداره
بی تو بارون صفایی نداره
بی تو بارون که بارون نمیشه
نیستی از خونه بیرون نمیرم
خیسِ بارون میشم از پشت شیشه
رفتی و شهر خاکستری شد
آسمون هم میخواد کم نذاره
گرد مرگو میپاشه تو کوچه
غمِ یه شهر رو سینهم سواره
سرنوشتم مثل قطرهای که آخرش از خودش خسته میشه
دست ابرو رها کرده و گم شد
بیهدف میخوره روی شیشه
انگار آخرین صحنهی زندگیشه
تازه فهمید به این سادگی نیست
زنده بودن فقط تو خیالات
این که اسمش دیگه زندگی نیست
بی تو بارون صفایی نداره
بی تو بارون که بارون نمیشه
نیستی از خونه بیرون نمیرم
خیسِ بارون میشم از پشت شیشه
(x۴)
- Artist:Mohsen Yeganeh