سرگردون [Sargardoon] [English translation]
سرگردون [Sargardoon] [English translation]
از عذاب جاده خسته،
نرسیده و رسیده
آهی از سر رسیدن، نکشیده و کشیده
غم سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم
اسمی که اسم شبم بود با تو عاشقانه گفتم
منِ سرگردونِ ساده، تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما، تو رو عاشق میدونستم
تو تموم طول جاده - که افق برابرم بود،
شوق تو راهتوشهی من،
اسم تو همسفرم بود
من دلشیشهای هر جا
هر شکستن، که شکستم
زیر کوهبار غصه، هر نشستن، که نشستم
عشق تو از خاطرم برد، که نحیفم و پیاده
تو رو فریاد زدم و باز، خون شدم تو رگ جاده
[2x]
من سرگردون ساده، تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما، تو رو عاشق میدونستم
نیزهی نمباد شرجی، وسط دشت تابستون،
تازیانههای رگبار، توی چلهی زمستون،
نتونستن، نتونستن، کینهی منو بگیرن
از من خستهی خسته، شوق رفتنو بگیرن
حالا که رسیدم اینجا، پُر قصه برا گفتن
پر نیاز تو برای آه کشیدن و شنفتن
تو رو با خودم غریبه، از غمم جدا میبینم
خودمو پر از ترانه، تو رو بیصدا میبینم
اون همیشه با محبت،
برای من دیگه نیستی
نگو صادقی به عشقت!
آخه چشمات میگه نیستی
[3x]
من سرگردون ساده، تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما، تو رو عاشق میدونستم
- Artist:Dariush