La voce del silenzio [Persian translation]
La voce del silenzio [Persian translation]
می خواستم اندکی با خودم تنها باشم
برای اندیشیدن ،
تو که خوب میدانی
و در آن سکوت ، من شنیدم
ندایی از درونم
و بسیاری از چیزهای دیگر... که گمان میکردم مرده اند
و حالا به زندگی بازگشته اند
و او ... کسی که بسیار عاشقش بودم
از دریای سکوت بازگشت
همچون موجِ اشکی به چشمانم .
و من، دلتنگ و گم شده
در دریای سکوت
بسیار زیاد دلتنگش هستم ... تو که خوب میدانی
خیلی چیزها در سکوت وجود دارد
خیلی چیزها که هیچگاه انتظارش را نداشتم
آرزویم یک صدا (از عشق) است
در این حال به یکباره
می فهمی که سکوت ...
جلوه همان چیزهایی است که تو ،
آنرا از دست داده ای و در آن گم شده ای .
صدای دوست داشتنت را می شنوم
تو را در قلبم احساس می کنم
روزی باز میگردی و بازپس میگیری جایی را که
تو هرگز از دستش نداده بودی
که هرگز از دستش نداده بودی ...
که هرگز از دستش نداده بودی ...
می خواستم اندکی با خودم تنها باشم
برای اندیشیدن ،
تو که خوب میدانی
اما خیلی چیزها در سکوت وجود دارد
خیلی چیزها که هیچگاه انتظارش را نداشتم
آرزویم یک صدا است
ولی به یکباره تو می فهمی که سکوت
جلوه همان چیزهایی است که تو ،
آنرا از دست داده ای و در آن گم شده ای
صدای دوست داشتنت را می شنوم
تو را در قلبم احساس می کنم
باز میگردی و بازپس میگیری جایی را که
تو هرگز از دستش نداده بودی
که هرگز از دستش نداده بودی ...
که هرگز از دستش نداده بودی ...
- Artist:Andrea Bocelli
- Album:Vivere (2007)