غلام قمر [Gholāme Ghamar] [Transliteration]
غلام قمر [Gholāme Ghamar] [Transliteration]
من غلام قمرم،
غیر قمر هیچ مگو!
پیشِ من جز سخن
شمع و شکر هیچ مگو!
سخنِ رنج مگو!
جُز سخن گنج مگو!
ور از این بیخبری رنج مبر! هیچ مگو!
من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو!
پیشِ من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو!
دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت:
آمدم، نعره مزن! جامه مَدَر! هیچ مگو!
گفتم ای عشق! من از چیزِ دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست، دگر هیچ مگو!
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی! جز که به سر، هیچ مگو!
من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو!
پیشِ من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو!
گفتم این روی، فرشتهست عجب! یا بشر است؟
گفت این غیر فرشتهست و بشر، هیچ مگو!
گفتم این چیست بگو! زیر و زبر خواهم شد
گفت میباش چنین زیر و زبر! هیچ مگو!
ای نشسته تو در این خانهی پر نقش و خیال!
خیز از این خانه برو! رخت ببر! هیچ مگو!
[2x]
من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو!
پیشِ من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو!
- Artist:Dariush
- Album:رومی (معشوق همینجاست) - Rumi (Ma'shoogh Hamin-Jā-st)