انسان [Ensaan] [Transliteration]
انسان [Ensaan] [Transliteration]
هو و و او و و
مممم هممم
در بندها بس بندیان، انسان به انسان دیدهام
از حکمبر تا حکمران، حیوان به حیوان دیدهام
در مکر او در فکر این، در شُکر او در ذکر این
از حاجیان تا ناجیان، شیطان به شیطان دیدهام
دیدى اگر بىخانمان، از هر تبارى صد جوان
من پیرهاى ناتوان دربان به دربان دیدهام
او و او و آی ی
اِی هـی هـی
اى روزگار دلشکن، هر دم مرا سنگى مزن
من سنگها در لقمه نان، دندان به دندان دیدهام
از خود رجزخوانى مکن، تصویرگردانى مکن
من گردن گردنکشان، رِسمان به رِسمان 1 دیدهام
[داریوش و زیرصدا]
شرح ستم بس خواندهام، آتش به آتش ماندهام
من اشک چشم کودکان، دامان به دامان دیدهام
[داریوش و زیرصدا]
از این کُله تا آن کُله 2 فرقى ندارد شیخ و شَه
من پاسدار و پاسبان ایران به ایران دیدهام
ماتم چه گویم زین وطن کز برگ برگ این چمن
من خون چشمِ شاعران، دیوان به دیوان دیدهام
چکش به فرق من مزن، اى صبر فولادین من
من ضربت پُتک زمان، سندان به سندان دیدهام
در بندها بس بندیان، انسان به انسان دیدهام
از حکمبر تا حکمران، حیوان به حیوان دیدهام
در مکر او در فکر این، در شُکر او در ذکر این
از حاجیان تا ناجیان، شیطان به شیطان دیدهام
هو و و او و و
او و او و آی ی
1. = ریسمان، طناب 2. = کلاه
- Artist:Dariush
- Album:انسان - Ensaan