Dressed in Black [Persian translation]

من تسلیم شده بودم

نمی دونستم به چه کسی باید اعتماد کنم

پس یه صدف طراحی کردم

تا من رو از بهشت و جهنم حفظ کنه

دیگه کارم تموم بود

و این تنها چیزی بود که می دونستم

آره من قلبم رو قفل کرده بودم

من زندانی تاریکی شده بودم

تو من رو که سیاه پوش بودم پیدا کردی

منی که اون پشتها پنهون شده بودم

زندگی قلبم رو تیکه پاره کرده بود

تو دستم رو توی دستت گرفتی

شروع کردی به شکستن دیوارهام

و قلبم رو با بوسه هات پوشوندی

من انگار وجودم خالی از زندگی شده بود

اشکهام رو گم کردم، فریادهام رو نادیده گرفتم

زندگی، قلب و روحم رو شکسته بود

و بعد، تو از راه رسیدی

تو به ترسهام پایان دادی، تو وادارم کردی که بخندم

بعدش قلبم رو با بوسه پوشوندی

من از دست رفته بودم

من نابود شده بودم

عقلم رو از دست داده بودم

آره، ترسیده بودم، شکسته بودم

من به شب پناه برده بودم

من توی جنگ، تسلیم شده بودم

پایین و پایین تر می رفتم

انگار غرق شده بودم

تو من رو که سیاه پوش بودم پیدا کردی

منی که اون پشتها پنهون شده بودم

زندگی قلبم رو شکسته بود

تو دستم رو توی دستت گرفتی

شروع کردی به شکستن دیوارهام

و قلبم رو با بوسه هات پوشوندی

من انگار وجودم خالی از زندگی شده بود

اشکهام رو گم کردم، فریادهام رو نادیده گرفتم

زندگی، قلب و روحم رو شکسته بود

و بعد، تو سر راهم اومدی

تو به ترسهام پایان دادی، تو وادارم کردی که بخندم

بعدش قلبم رو با بوسه پوشوندی

من درمونده و شکسته بودم

تو در رو برام باز کردی

آره من پنهون شده بودم و تو نور رو به داخل راه دادی

حالا میفهمم

که تو برای زخمی ها، کاری رو انجام میدی

که اونها خودشون نمی تونستن انجامش بدن

تو آزادشون میکنی

مثل پروانه ای که یه بچه رو می بوسه

به امید شاد کردنش

• Artist:Sia
• Album:1000 Forms of Fear (2014)