بد [Bad] [English translation]
بد [Bad] [English translation]
اصلا من بعد اصلا من بد
چیزت را به من نگو چیزت را به من نده
با پنجره بخواب ای سنگ جان من
من روی یاد تو که یله شده بر آسمان خط می کشم
با من تراوش روزانه ای ست که در نبود تو تکرار می شود
تقصیر خواب نیست
تقدیر ما تصادفی ست که به هیچ نمی ارزد...
اصلا من بعد اصلا من بد
گوشت روی گاز مشروب روی میز
ما چقدر غریبه شدیم که تو تحریک نمی شوی دیگر
سیگار می کشی و تنت
زیر زیرپوش سفید توریت شناور است
هیچ چیزت را به من نگو هیچ چیزت را به من نده لطفا
بگذار گمان گندم نگات در ذهن لهجه دار من
با شک به هستی اجین شود
اصلا من بعد اصلا ما بد
اینجا که شعر هیچ غلطی نمی کند
من هم که مست
کدام شعور؟
ما همه چیز را در مبال خانه جا گذاشتیم
اطرافمان مشتی خزنده که راه به راه پوست می اندازند و
حقارتشان را با تصور تخریب ما زنده نگه می دارند
اینجا کسی نمانده ک حتی شکایتی کنم...
اصلا من بعد اصلن ما بد
هیچ کس بزرگ نیست
هیچ چیز عمیق نیست
هیچ کدام ما مهم نیستیم دیگر
تنها سکوت سطحی خاک گرفته ی حجم این کتاب هاست که زنده است
زمان دروغ میگوید
تاریخ زنده نیست
مکان توهمی ست که ما در آن سکس می کنیم
چیز ت را به من نگو چیز ت را به من نگو
چیزت را به من نده چیزت را به من نده
آرام گریه کن آرام نعره بزن
آرام نعره بزن آرام گریه کن
سوتین سیاه تو سبز می شود ریشه می دهد
من هم یواشکی در خواب تو راه می روم
انگار نه انگار که نیستیم دیگر
آه... سانفرانسیسکوی سورئال من
آه... پاریس بد نام شده
آه... فرانکفورت نفرینی
میلان خسته ، میلان تنها
کلن کلافه
بخند بپاش بشاش بشاش
و انزلی که جاگذاشتمش...
- Artist:Shahin Najafi
- Album:ترامادول