الوداع [Alvedaa'] [English translation]

- امشب دیدی‌ش؟

- آره

- دلت تنگ شده بود؟

- آره

- ولی اون فقط از دور بود

- همین برام کافیه

- چرا دوباره داری گریه می‌کنی؟

- دلتنگشم

- خسته نشدی از بس منتظر موندی؟

- هه، نه

- ولی اون بهت فکر نمی‌کنه

- برام مهم نیس

- تو حتی به عکسشم قانعی، چرا؟

- نمی‌دونم

- اون کنار یکی دیگه خوشه

- خوشی‌ش آرزومه

- تو دیوونه‌ای

- آره، دیوونه‌ی اون

- کاش اون هم تو رو انقدر دوست داشت

- ای کاش...

صداتو بیار پایین

دیوونه می‌شم، فقط همین

تو بله‌هاتو بگو من درد می‌کشم رو خاک سرد زمین

کیش‌وماتی درست کردی‌م از مرگ و گریه‌های نفس‌بریدنی

درد، مرگ، بریدم از همه

از اولش هم داستان پر غمه

نوشته‌های من امشب رو بال پروازه

دلیل گریه‌های من هیچی نیست؛ رازه

طنابِ دار دروغای تو دورِ گلوم

خفه می‌کنه ولی کلی خاطره می‌سازه

تو عاشق ثروت و پول و ماشین و زری

می‌رسی به همه چی به حرمت دل‌شکنی

تو حرمت لیلیو شکستی به هرزه‌گری

فرهادو کشیدی به مرگی از جنس خودزنی

(دیگه وقتشه که از هم خدافظی کنیم)

ناجیِ حسّ غریب تو بودم منِ خام

شده بودم با حرفای دروغینِ تو رام

گرفتارِ عادتِ سنگینِ مست شدنم

به یاد چشای تو از همه‌چی‌م می‌گذرم

اون غروب سنگینِ نبودنت پیرم کرد

آشیونه‌م خراب، در‌به‌درو گیجم کرد

از تموم اون روزا یه خاطره موند به دلم

تو که رفتی، لعنتی، بعدِ تو کجا برم؟

این بار آخره که اسمتو حک می‌کنم

دیوونه‌وار از نبود تو نفس می‌بُرم

کم‌کَمک دیوونه‌ی عکسای رنگی‌ت می‌شم

دِ نخند لامصب، افسرده و پیر می‌شم

توی خاطرات تو فقط قدم می‌زنم

تا جایی که بتونم نفس‌نفس می‌زنم

تو می‌ری قلب من از دوری‌ت بی‌تاب می‌شه

بدیات هم روی دیوار خونه قاب می‌شه

واسه کل عاشقای شهرمون ساز زدم

بعد تو گلوی من پاره می‌شه؛ می‌دونم

بعد تو هرکی اومد از سرم باز زدم

گفته بودم واسه‌ت می‌گذره این ساعت

هر چند صباحی کنار اون بشین واسه گذر این عادت بی‌راحت

دیگه خفه‌خون گرفت هر چی که با اسم تو جون می‌گرفت

بُرید بُرید، آوازه‌ی مرگم به آسمون رسید

حالا که تموم شد و شاهزاده‌ی دلش شدی

بذار من بگم از تموم دردای توخودی

از تموم دردایی که گفته نشده واسه‌ت

سرطان شده گرفته گلومو خیلی راحت

آرزوی ما شدن همیشه دلو چنگ زده

سکوت رفتن تو توی مخم ورم زده

نبود تو کشته رگای احساس منو

تموم خاطرات صف کشیده رو دستمو

بیداری زد به سرم دفتر و خودکارم با

عشق بی‌معرفتم، یه کمی آدم باش

بیا تا بال‌و‌پرم نشکسته، بی‌شرف

بعد تو هرچی که از تو دارمو می‌شکنم

بعد تو به یاد تو با یاد تو می‌میرم

از دروهمسایه‌ها سراغتو می‌گیرم

بعد تو قلب من از کار می‌افته، برگرد

بعد تو از درودیوار خونه‌م دلگیرم

بعد تو هرکی اومد از سرم باز زدم

واسه کل عاشقای شهرمون ساز زدم

بعد تو می‌خونم می‌خونم می‌خونم

بعد تو گلوی من پاره می‌شه؛ می‌دونم

بعد تو دیوونه‌وار با همه لج می‌کنم

بعد تو سمت بیراهه رامو کج می‌کنم

بعد تو مهرابت داغونه، داغونه

بعد تو قرمزه چشام، همه‌ش بارونه

واسه کل عاشقای شهرمون ساز زدم

بعد تو گلوی من پاره می‌شه؛ می‌دونم

بعد تو هرکی اومد از سرم باز زدم

• Artist:Mehrab