پنجره [Panjere] [English translation]
پنجره [Panjere] [English translation]
باز کن پنجره را و به مهتاب بگو
صفحهی ذهن کبوتر آبیست
خواب گل مهتابیست
ای نهایت در تو، ابدیت در تو
ای همیشه با من، تا همیشه بودن
باز کن چشمت را، تا که گل باز شود
قصهی زندگی آغاز شود
تا که از پنجرهی چشمانت، عشق آغاز شود
تا دلم باز شود
تا دلم باز شود
دلم اینجا تنگ است، دلم اینجا سرد است
فصلها بیمعنی، آسمان بیرنگ است
سرد سرد است اینجا، باز کن پنجره را
باز کن چشمت را، گرم کن جان مرا
ای همیشه آبی، ای همیشه دریا
ای تمام خورشید، ای همیشه گرما
سرد سرد است اینجا، باز کن پنجره را
ای همیشه روشن، باز کن چشم من
ای نهایت در تو، ابدیت در تو
ای همیشه با من، تا همیشه بودن
باز کن چشمت را، تا که گل باز شود
قصهی زندگی آغاز شود
تا که از پنجرهی چشمانت، عشق آغاز شود
تا دلم باز شود
تا دلم باز شود
- Artist:Moein
See more