Mon pays [Persian translation]
Mon pays [Persian translation]
من این خورشید را نمی شناسم
که تپه های شنی را بدون پایان می سوزاند
من زمین دیگری را نمی شناسم
اما این که به من دست داد
و اگر روزی از اینجا بروم
و از صحرا بگذرم
تا ببینم زندگی من از کجا می آید
که پدرم در کدام خیابان بازی می کرد
من کسی هستم که در نزدیکی پاریس به دنیا آمدم
زیر این همه باد، این همه باران
من هرگز کشورم را فراموش نمی کنم
و اگر فردا هم، مثل امروز
من باید به دور دنیا سفر کنم
تا امیدهایم را در جهان بخوانم
سفر برای سالهای جاودانه
این من هستم که در نزدیکی پاریس به دنیا آمدم
حتی اگر دوستانم را ترک کنم
من هرگز کشورم را فراموش نمی کنم
خاطرات گور شدهی بسیار
کلاس ها و تابستان ها
خیلی دوست دارم فراموش کنم
که من اینجا به دنیا آمدم
خیلی زمان گذشت
در سواحل شهر من
دوستان زیادی برای فراموش کردن(هستند)
که من اینجا به دنیا آمدم
من این عطر را نمی شناسم
نعناع و ماسه سوخته
اما فقط گرد و غبار
زیر موج های اقیانوس
و این شما هستید که برای من یک حصیر کوچک پیدا می کنید
به این جاده هایی که از نمازخانه ردیف شده اند
کمی رنگ بسیار سفید از اورفات
برای آن شعرهایی که گرفته ام
تو تنها کسی هستی که فراموشش کردم
مثل ستاره، صادقانه در شب
من هرگز کشورم را فراموش نخواهم کرد
خاطرات گور شدهی بسیار
کلاس ها و تابستان ها
خیلی دوست دارم فراموش کنم
که من اینجا به دنیا آمدم
خیلی زمان گذشت در سواحل شهر من
دوستان زیادی را فراموش کنیم
که من اینجا به دنیا آمدم
مثل تو، من هم منتظر باران هستم
تا تمام دردهایم را به او بگویم
دقیقا مثل شما، من هم به او لبخند می زنم
وقتی در دشت می افتد
خاطرات گور شدهی بسیار
کلاس ها و تابستان ها
خیلی دوست دارم فراموش کنم
که من اینجا به دنیا آمدم
خیلی زمان گذشت در سواحل شهر من
دوستان زیادی برای فراموش کردن
که من اینجا به دنیا آمدم
- Artist:Faudel