Clouds [Persian translation]
Clouds [Persian translation]
خب من افتادم، افتادم، افتادم
توی یه گودال تاریک و تنها
اونجا دیگه هیچکسی نبود که مراقبم باشه
و من باید یه راهی پیدا میکردم تا برم بالا و دستم رو به لبه گودال بگیرم
تو اونجا نشسته بودی با یه طناب توی دستت
و ما میریم بالا، بالا، بالا
ولی من یه کمی بالاتر پرواز میکنم
ما میریم بالا روی ابرها چون منظره اش یه کمی قشنگتره
این بالا عزیزم
دیگه چیزی نمونده، دیگه طولی نمیکشه
وقتیکه من برگردم روی زمین
خب من هیچوقت این شانس رو ندارم
آماده زندگی کردنم ولی زندگی از چنگم در میره
شاید یه روزی ما با همدیگه به یه گردش کوچیک بریم
ما میریم بالا، بالا، بالا و همه چیز روبه راه میشه
و ما میریم بالا، بالا، بالا
ولی من یه کمی بالاتر پرواز میکنم
ما میریم بالا روی ابرها چون منظره اش یه کمی قشنگتره
این بالا عزیزم
دیگه چیزی نمونده، دیگه چیزی نمونده
اگه فقط یه کمی بیشتر فرصت داشتم
اگه فقط یه کمی بیشتر فرصت داشتم تا با تو باشم
میتونستیم بریم بالا، بالا، بالا
با هم میرفتیم به اون گردش کوچیک
و اونجا می نشستیم و دستهای همدیگه رو می گرفتیم
و همه چیز روبه راه میشد
و شاید یه روزی من دوباره تو رو ببینم
ما توی ابرها شناور میشیم و هیچوقت آخرش رو نمی بینیم
و ما میریم بالا، بالا، بالا
ولی من یه کمی بالاتر پرواز میکنم
ما میریم بالا روی ابرها چون منظره اش یه کمی قشنگتره
این بالا عزیزم
دیگه چیزی نمونده، دیگه چیزی نمونده
- Artist:Zach Sobiech