چشم سيات [Cheshme siyaat] [English translation]
چشم سيات [Cheshme siyaat] [English translation]
طراوت و تازگيتو نم نم بارون نداره
گرميه دستاي تو رو خورشيد تابون نداره
وقتي مياي پر ميكني لحظه رو از بوي بهار
وقتي ميري غصه هامو ابر بهارون نداره
امان از اون چشم سيات كه مست و حيروونم كرد
شيشه ي عمرمو گرفت شكست و ويرونم كرد
امان از اون چشم سيات كه مست و حيروونم كرد
شيشه ي عمرمو گرفت شكست و ويرونم كرد
ميگم دلم اسيرته ميگي كه درمون نداره
آخه ولي اميد من بهشت كه زندون نداره
وقتي مياي پر ميكني لحظه رو از بوي بهار
وقتي ميري غصه هامو ابر بهارون نداره
امان از اون چشم سيات كه مست و حيروونم كرد
شيشه ي عمرمو گرفت شكست و ويرونم كرد
امان از اون چشم سيات كه مست و حيروونم كرد
شيشه ي عمرمو گرفت شكست و ويرونم كرد
ميگم دلم اسيرته ميگي كه درمون نداره
آخه ولي اميد من بهشت كه زندون نداره
ميگم بهار و دوست دارم بنفشه ها رو دوست دارم
بدون تو بهار من بوي بهارون نداره
امان از اون چشم سيات كه مست و حيروونم كرد
شيشه ي عمرمو گرفت شكست و ويرونم كرد
امان از اون چشم سيات كه مست و حيروونم كرد
شيشه ي عمرمو گرفت شكست و ويرونم كرد
- Artist:Mansour