Sleep [Persian translation]
Sleep [Persian translation]
ضربان قلبتو بشنو
داره با سرعت میزنه
و حتی هنوز ساعت هفت صبح نشده !
بخاطر درد و رنجت مضطربی
نمیتونی کاری کنی که نشونش ندی
خب پس باید عجله کنی یا ازشون عقب میوفتی و اونا ( ناراحتی و اندوه ) کنترلت رو به دست میگیرن
حالت باید بهتر بشه
دردی که توی چشمهاته
یسری حرف بی سر و ته دارن مغزتو شلوغ میکنن
پس ،
بخواب ، عزیزم ،
بزار رویا ها سرازیر بشن ،
مثل امواج آتیش
تو تا وقتی خوابی ایمنی
اجازه بده اون امواج بیان و تورو ببرن به یه صبحِ جدید
هرچقدر میتونی تلاش کن
تو تلاش میکنی که تمومش کنی
بنظر میاد داره سرعت میگیره
یه دست توی دستت
یه سایه بالای سرت
یه کسی که داره التماس میکنه که روحت رو بگیره
بازم این اهمیتی نداره
اگه بهش گوش ندی
اگه بهشون اجازه ندی دنبالت بیان
حالت باید بهتر بشه
همه ی دروغ هاتو جبران کن
حرکت کن و عقبو نگاه نکن
روز به روز
چشم اندازهای بی سر و ته
که دارن ذهنتو به هم میریزن
بی ثبات ، شرور
توی تختت میخوابن
ذهنتو به هم میریزن
چشم انداز های بی سر و ته
بی ثبات ، شرور
- Artist:Poets of the Fall
- Album:Signs of Life