Sensiz Geceler [Persian translation]
Sensiz Geceler [Persian translation]
بهار رو ندیده پاییز شدم
گلها بدون(حضور) تو،شکوفه نکرده پژمرده شدند.
هر شب که خورشید در زمین فرو میره(غروب میکنه)
شب ها بدون تو هق هق گریه می کنند (شب رو به آدم تشبیه کرده)
هر عصر که خورشید پایین میره
شب های بی تو ، همراه من گریه میکنند
نامه و عکس ها در دست من از بین رفتند(منظورش اینه که آنقدر تو دستم نگهشون داشتم که دیگه اصلا پاره شدن و نابود شدن)
اون آهنگ قدیمی مون سر زبونم موند
آخرش یه روزی می آیی
شب ها همراه من انتظار تو را میکشند
شب ها ، شب ها، شب های غریب ، شبها من رو گریه میندازن و به ناله کردن و عذاب کشیدن وادار میکنند
شب ها ، شب ها ،شب های بی تو
من رو گریه انداخته و عذاب میدن (افسرده میکنن)
کو ، کجاست اون خانه سفید ما؟
کو ، کجاست اون باغچه و گل های ما؟
باور کن که بدون تو این زندگی نمیگذره
ای شب ها با من گریه میکنند
- Artist:İbrahim Tatlıses
See more