نقاب [Neghaab] [Transliteration]
نقاب [Neghaab] [Transliteration]
تو آن غمی که خون چکیده در جامت
جهنمیست میان قلب آرامت
مرا مبر به سرزمین بدنامت
به گوشهی سکوت بیسرانجامت
تو آن غمی که خنده بر لبت داری
به صورتت نقاب معرفت داری
به جز بغض بگو چه در دلت داری؟
بی عشق چگونه امنیت داری؟
ای بیخبر از حال من، خون میچکد از بال من
به قلب خود بدهکارم، چه حال ناخوشی دارم
آه ای دل دلگیر من، ای آه دامنگیر من
مرا بگیر از این تکرار به عاشقانهها بسپار
دیدم فرشتهی عذابم را، جواب انتخابم را
جنون گرفته خوابم را
دیدم میان شعله رقصیدم، میان گریه خندیدم
ولی تو را نبخشیدم
ای بیخبر از حال من، خون میچکد از بال من
به قلب خود بدهکارم، چه حال ناخوشی دارم
آه ای دل دلگیر من، ای آه دامنگیر من
مرا بگیر از این تکرار به عاشقانهها بسپار
- Artist:Ali Zand Vakili
See more