مرگ شب [Marge Shab] lyrics
مرگ شب [Marge Shab] lyrics
برای من که در بندم،
چه اندوه آوری ای تن!
فراز وحشتِ داری
فرود خنجری ای تن!
غم آزادگی دارم به تن دلبستگی تا کی؟
به من بخشیده دلسنگی، شکستنهای پی در پی
[Chorus]
در این غوغای مردمکش،
در این شهر به خون خفتن،
خوشا در چنگ شب مردن،
ولی از مرگ شب گفتن
چرا تن زنده و عاشق، کنار مرگ فرسودن؟
چرا دلتنگ آزادی، گرفتار قفس بودن؟
قفس بشکن! که بیزارم از آب و دانه در زندان
خوشا پرواز ما حتی به باغ خشک بیباران
[Chorus]
در این غوغای مردمکش،
در این شهر به خون خفتن،
خوشا در چنگ شب مردن،
ولی از مرگ شب گفتن
در آوار شب و دشنه،
چکد از قلب من خونآب
که میبینم من عاشق
چه ماری خفته در محراب
خوشا از بند تن رستن
پی آزادی انسان
نمیترسم من از بخشش
که اینک سر که اینک جان
[Chorus]
در این غوغای مردمکش،
در این شهر به خون خفتن،
خوشا در چنگ شب مردن،
ولی از مرگ شب گفتن
اگر پیرم، اگر بُرنا،
اگر برنای دل پیرم،
به راه خیل جان برکف،
که میمیرند، میمیرم
اگر سرخورده از خویشم،
من مغرور دشمن شاد
برای فتح شهر خون
تو را کم دارم ای فریاد!
[Chorus 2x]
در این غوغای مردمکش،
در این شهر به خون خفتن،
خوشا در چنگ شب مردن،
ولی از مرگ شب گفتن
- Artist:Dariush
- Album:داریوش از وطن میگوید - Dariush Az Vatan Migooyad