Her şey biraz hala sen [Persian translation]

امروز از شام جا نمان!

اگر این باران ببارد

...بی تو بودنم عطر باران میگیرد، امروز اندکی دلتنگ شدم

امروز اندکی دلتنگ شدم، بی وقفه سرگردان قدم زدم

از آنجایی که درونم متروکه نیست، همواره راهم را به بیرون بستم

دروغی نیست، حال چندان خوبی ندارم

زمانه مرا خسته کرد

دروغی نیست، حال چندان خوبی ندارم

باور کن مرا خسته کرد...

و هنوز تو، همه چیز هنوز اندکی حس و بوی تو دارد..

هنوز تو، همه چیز هنوز اندکی حس و بوی تو دارد..

و آن کشتی بر نخواهد گشت، از انتظار خسته شدم

دیگر شبیه یک روز تابستانی هستم که هنوز نمایان نشده، گویی اندکی مست هستم..

اندکی هم هیچکس نیستم.

کدام ایستگاه قطار بود؟ روزی که تورو از دست دادم

تو همیشه اندکی باران بودی، اندکی تقلیدی از باران..

دروغی نیست، حال چندان خوبی ندارم

زمان مرا خسته کرد

دروغی نیست، حال چندان خوبی ندارم

باور کن مرا خسته کرد...

و هنوز تو، همه چیز هنوز اندکی حس و بوی تو دارد..

هنوز تو، همه چیز هنوز اندکی حس و بوی تو دارد..

و آن کشتی بر نخواهد گشت، از انتظار خسته شدم

و هنوز تو، همه چیز هنوز اندکی حس و بوی تو دارد. هنوز تو، همه چیز هنوز اندکی حس و بوی تو دارد..

آن کشتی بر نخواهد گشت، از انتظار خسته شدم....

• Artist:Emre Aydın