گردش سایهها [Gardeshe Sayeha] lyrics
گردش سایهها [Gardeshe Sayeha] lyrics
انجیر کهن سَرزندگیاش را میگسترد.
زمین باران را صدا میزند.
گردش ماهی آب را میشیارد.
باد میگذرد،چلچله می چرخد و نگاه من گم میشود.
ماهی زنجیریِ آب است، و من زنجیریِ رنج.
نگاهت خاک شدنی ،لبخندت پلاسیدنی است.
سایه را بر تو فرو افکندهام تا بت من شوی.
نزدیک تو می آیم، بوی بیابان می شنوم : به تو میرسم،تنها میشوم.
کنار تو تنهاتر شدهام.
از تو تا اوج تو، زندگی من گسترده است.
از من تا من، تو گستردهای.
با تو بر خوردم به،راز پرستش پیوستم.
از تو به راه افتادم به جلوه رنج رسیدم
و با این همه ای شفاف!
با این همه ای شگرف!
مرا راهی از تو به در نیست.
زمین باران را صدا میزند، من تو را.
پیکرت را زنجیریِ دستانم میسازم، تا زمان را زندانی کنم.
باد میدود، و خاکسترش تلاشم را می برد.
چلچله میچرخد. گردش ماهی آب را می شیارد.فواره می جهد : لحظه من پر میشود.
- Artist:Sohrab Sepehri
- Album:آوارِ آفتاب
See more