Bütün sarı taksiler [Persian translation]

تعلّل کردم در مورد تو

دیر کردم در عشق تو

شرم داشتم ، خجل بودم

نتوانستم بگویم

رؤیاهایم کافی نبودند ، خیال پردازی هایم کافی نبودند

چراغهای این کوچه گواه من باشند

همه تاکسی های زرد

تو را برداشته و می برند

و من از پسِ تو نگاه میکنم

خدانگهدار

همه تاکسی های زردرنگ

تو را برداشته و می برند

و من به دنبالت خیره نگاه می کنم

خدانگهدار

دکلمه :

هنوز اولین باران

به زمین نباریده بود 

پیش از نشستنِ نخستین برف

پیش از آنکه اولین موج

خود را به ساحل بزند 

قبل از ساخته شدن اولین لانهٔ پرنده

و پیش از آن که ناظم (ناظم حکمت) قلبهامان را لبریز از شعر کند

من عاشق تو بودم ای بادگیسوی من

تو زیباترین چیزی هستی که من دیده ام

آیا یک عمر برای سیر شدن از تو کافیست ؟؟

سرودی با چشمان کشیده هستی بر شاخهٔ من

هر لحظه در شُرف انفجار

تو زیباترین چیزی هستی که من حس کرده ام

زندگی من وابسته به تو خواهد بود

تو زیباترین چیزی هستی که من لمس کرده ام 

دستانم بریده باد اگر دروغی به زبان داشته باشم

در هر بهار که درختان به مانند عروس خود را آرایش میکنند

اگر بویی دلنشین تر از تو استشمام کنم

جهنم نصیبم باد

تو در طوفانهای شرقی دریاهای خشمگین 

آنگاه که مرغان باران مرگبارترین کابوسها را نعره میزنند

آنگاه که باد جنوبی امواج را با خشم خفه می کند

خلیج امنی هستی که به سویت دویده و در تو آرام میگیرم

تو مپندار که پنج حس منی

تو کسی هستی که روحم را به او میبخشم همچون جدا شدن روح از تنم

عریان شدن (روح) من

همه تاکسی های زرد

تو را برداشته و می برند

و من از پس تو نگاه میکنم

خدانگهدار

همه تاکسی های زردرنگ

تو را برداشته و می برند

و من از پس تو اشک می ریزم

خدانگهدار

خدانگهدار

• Artist:Fatih Kısaparmak