آوای گیاه [Aavaaye Giyaah] lyrics

Songs   2024-12-24 12:47:50

آوای گیاه [Aavaaye Giyaah] lyrics

از شب ریشه سر چشمه گرفتم و به گرداب آفتاب ریختم

بی‌پروا بودم دریچه‌ام را به سنگ گشودم

مغاک چنبش را زیستم

هوشیاری‌ام شب را نشکفت روشنی‌ام روشن نکرد

من

ترا زیستم شبتاب دوردست

رها کردم تا ریزش نور شب را بر رفتارم بلغزاند

بیداری‌ام سر بسته ماند: من خوابگرد راه تماشا بودم

و همیشه کسی از باغ آمد و مرا نوبر وحشت هدیه کرد

و همیشه خوشه چینی از راهم گذشت و کنار من خوشه‌ی راز از دستش لغزید

و همیشه من ماندم و تاریک

بزرگ من ماندم و هم‌همه‌ی آفتاب

و از سفر آفتاب سرشار از تاریکی نور آمده ام

سایه‌تر شده‌ام

و سایه‌وار بر لب روشنی ایستاده‌ام

شب می‌شکافد لبخند می‌شکفد زمین بیدار می‌شود

صبح از سفال آسمان می‌تراود

و شاخه‌ی شبانه‌ی اندیشه‌ی من، بر پرتگاه زمان خم می‌شود

See more
Sohrab Sepehri more
  • country:Iran
  • Languages:Persian
  • Genre:Poetry
  • Official site:
  • Wiki:https://en.wikipedia.org/wiki/Sohrab_Sepehri
Sohrab Sepehri Lyrics more
Excellent Songs recommendation
Popular Songs
Copyright 2023-2024 - www.lyricf.com All Rights Reserved