عاشقکُش [Aashegh-Kosh] [Transliteration]
عاشقکُش [Aashegh-Kosh] [Transliteration]
از تو دگر نمیشود دل کند
فانوسِ راهِ عشقِ من بودی
تو جاده را به من نشان دادی
برگرد بگو عاشقِ من بودی
باز هم میانِ خلوتِ خانه، افتادهام چنین تک و تنها
عشقت مرا به ناکجا برده
نقطه به نقطه، سو به سو هر جا
یک آدمِ شکسته از من ساختی
عاشقکشِ بیرحم! تو با من چه کردی؟
بغضم گلویم را گرفته
از زمین و از زمان سیرم
تو با من چه کردی؟
یک آدمِ شکسته از من ساختی
عاشقکشِ بیرحم! تو با من چه کردی؟
بغضم گلویم را گرفته
از زمین و از زمان سیرم
تو با من چه کردی؟
میدانی که چقدر میخواهمت؟
حتی اگر بد شوی میخواهمت
برگرد و به دادِ دلم برس
دریابم که غرقم در جنون
دریابم که ویرانم کنون
خدا تو را پای دلم نوشت
یک آدمِ شکسته از من ساختی
عاشقکشِ بیرحم! تو با من چه کردی؟
بغضم گلویم را گرفته
از زمین و از زمان سیرم
تو با من چه کردی؟
یک آدمِ شکسته از من ساختی
عاشقکشِ بیرحم! تو با من چه کردی؟
بغضم گلویم را گرفته
از زمین و از زمان سیرم
تو با من چه کردی؟
یک آدم شکسته از من ساختی
عاشقکشِ بیرحم! تو با من چه کردی؟
بغضم گلویم را گرفته
از زمین و از زمان سیرم
تو با من چه کردی؟
- Artist:Aron Afshar